تيرماه ۱۳۸۸

چند روز پس از تائيد "کودتای انتخاباتی" توسط "شورای نگهبان کودتاچيان"، عوامل کودتا سياست های مورد نظر خود را برای دولت برآمده از کودتا ترسيم می کنند.
«سرلشكر حسن فيروز آبادی (رئيس ستاد كل نيروهای مسلح) در نشست راهبردی نيروهای مسلح، اتحاديه اروپا را يك پيمان سياسی ـ اقتصادی شكست خورده دانست و گفت: اين اتحاديه در انتخابات اروپايی با رای عدم اعتماد مردم اروپا مواجه شده است كه آخرين نمونه آن رای ۱۵درصدی مردم ايتاليا بود، به گونه ای كه بر اثر عدم مشاركت مردم، انتخابات آن باطل اعلام شد، بنابراين اعضای اتحاديه اروپا در ۱+۵ اعتبار خود را از دست داده اند.
فيروزآبادی با اشاره به آن چه که "دخالت های مضحك اين اتحاديه در انتخابات بی نظير و باشكوه رياست جمهوری در ايران" دانست، اظهار داشت: از آنجا كه در اثر دخالت های اين گروه و به ويژه آن كه دشمنی آنان به ملت ايران آشكار شده است و مسئول سياسی بخش سياست خارجی اين اتحاديه نيز كه در گذشته هيچگاه موضع ثابتی نداشت و مورد حمايت كشورهای عضو نبود، اكنون كه در چهره حامی آشوب گران در ايران ظاهر شده است، به كلی صلاحيت هرگونه مذاكره با ايران را از دست داده است.
عضو شورای عالی امنيت ملی كشور خاطر نشان كرد: به اعتقاد ما، آنها قبل از آنكه درباره اشتباهات فاحش عذرخواهی كنند و عملا نشان دهند كه پشيمان شده اند، حق ندارند صحبت از مذاكره داشته باشند.»

فيروزآبادی اخيراً در سخنرانی به مناسبت سی امين سالگرد انقلاب اسلامی تصريح کرده بود:
«گروه هايی از سياستمداران فکر کردند فاصله ای بين دولت و مردم انداختند و توانسته اند نظر مردم را جلب کنند، بنابراين در انتخابات رياست جمهوری می توانند يک کانديدای رياست جمهوری جديد معرفی و مساله احمدی نژاد را تمام کنند ولی اين اتفاق نمی افتد. اشتباه می کنند.
مردم به خاطر شعارهای خاتمی به او بيست و دو ميليون رای ندادند بلکه مردم به شعارهای خاتمی فقط به خاطر فرد جديد بودنش رای دادند و دو دوره هم مردم به وی فرصت دادند تا شايد به خواست های ملت توجه شود اما متاسفانه مايوس شدند. در دور نهم انتخابات رياست جمهوری مردم در ميان کانديداها به کسی رو آوردند که حرف از خدمتگزاری، محبت و راه امام می زد و به او رای دادند.»

در پی اتخاذ اين موضع گيری سياسی و انتخاباتی فيروزآبادی، آقای کروبی در نامه ای* واکنش خود را از صحبت های فيروز آبادی بيان داشت.
در بخشی از نامه کروبی آمده بود:
«در ماه های گذشته سخنان برخی فرماندهان نظامی و موضع گيری صريح بعضی از آنان نسبت به جريان های سياسی کشور را می شنيدم و می خواندم.
«با خود فکر می کردم اگر اين روند متوقف نشود شکايت از اين قانون شکنان را نزد جنابعالی بياورم که امين رهبری معظم و فرماندهی کل قوا هستيد اما امروز که شما رياست ستاد نظاميان دخالت کننده در انتخابات را بر عهده گرفته ايد شکايت به کجا برم؟»

در پی اتخاذ چنين مواضعی از سوی فيروزآبادی و واکنش محسوس کروبی به عنوان مثال نوعی از واکنش سياسيون به نظاميان است که موجب شده کارشناسان در خصوص احتمال تعميق شکاف نظاميان و سياسيون هشدار دهند.
دکتر عليرضا رجايی (استاد دانشگاه و فعال سياسی) نيز وقوع چنين امری را پديده ای عارضی و موقتی نمی داند بلکه آن را محصول تحولات ساختار سياسی در طول ۳۰ سال اخير ارزيابی می کند:
«بعد از پايان جنگ نيروهای نظامی به عنوان نيروهايی که ذاتاً از نظم و سازماندهی بالايی نيز برخوردار بودند به طور بالقوه وجود داشتند اما مابه ازای کارکردی آنها يعنی پديده جنگ ديگر وجود نداشت. از طرفی شماری از اين نيروها خود را صرفاً نيرويی سياسی تلقی نمی کردند و بر اين باور بودند که آنها ديده بان تحولات نظام سياسی در کشور هستند. اين همه در شرايطی بود که نظام بايد به مطالبات گوناگون و متنوع آنها پاسخ می داد. در اينچنين چارچوبی از مسائل بود که راه ورود نيروهای نظامی به حوزه های سياست، اقتصاد و... باز شد.»

به دنبال اين واکنش ها بود که فيروز آبادی در پاسخ به کروبی و ديگر منتقدان خود چنين پاسخ داد:
«برابر قانون، زمان انتخابات از طريق شورای نگهبان و وزارت کشور اعلام خواهد شد، مطمئن باشيد بنده در انتخابات دخالت نخواهم کرد.»
در ادامه اين نامه آمده است:
«سخنرانی اخيرم که منتشر شد به مناسبت سالگرد پيروزی انقلاب اسلامی بود و در مورد انتخابات آينده صحبت از شرکت همه رجال واجد شرايط در انتخابات و واگذاری آن به مردم بوده است.»
وی در خاتمه عنوان کرد:
«مطمئن باشيد در انتخابات دخالتی نخواهم کرد.»

عليرغم اين بيانات،جناب "سرلشکر کودتاچی" در هر زمان ممکن، بدون در نظر گرفتن وصيت نامه آيت الله خمينی که گفته بود "نظاميان نبايد در سياست دخالت کنند"، به نفع رئيس دولت کودتا و عليه مخالفان و منتقدان آن سخن گفت و بطور صريح و آشکار جانبداری خود را از کودتا و کودتاچيان اعلام نمود:
«اصلاح طلبان، «نفوذی آمريکا» و پيگير «خط سازش» هستند»!
فيروزآبادی در دفاع از دولت نهم نيز چنين گفته بود:
«مواضع دولت احمدی ‏نژاد افتخارهسته ‏ای ايران را به نتيجه رساند، مقاومت احمدی ‏نژاد نتيجه داد، نه ساخت و پاخت ‏های سازش کارانه قبلی،  احمدی ‏نژاد آمد اصلاح طلبی کرد، آن ساخت و پاخت ‏ها را باطل کرد.»
او آگاهانه به عملکرد مخرب دولت نهم، که حاصل آن چهار قطعنامه ی و تشويق يک مشت آدم بدبخت تر از خودمان که از راه دور از موضع گيری های آقای احمدی نژاد خوششان می آيد و برايش دست می زنند اما نمی دانند که تحريم ها بر مردم ما بی اثر هم نبوده است، سخنی به ميان نمی آورد.
يا گفته که «چه کسی اصلاح طلب ‏تر از دولت نهم در مساله فلسطين بود؟ برويد از تمام دنيا شما رای بگيريد، می ‏گويند احمدی نژاد از فلسطين دفاع کرد، او از مظلوميت فلسطينی ‏ها دفاع کرد.»
"سرلشکر کودتا" انگار خود را به آن راه می زنند که آمريکا و اسرائيل به بهانه ی همان موضع گيری ها با رای همه کشورها به غير از تنها ايران، بعد از ۶۰ سال توانستند قطعنامه ای به نفع هولوکاست در سازمان ملل به تصويب برسانند. آيا اين اشتباه را منتقدين و مخالفان "کودتا" انجام دادند ويا رهنمودهای امثال ايشان ومرجع مذهبی آنها، مصباح يزدی بود که آقای احمدی نژاد را همچون يک "شو من" در اذهان جهانيان و مردم ايران نشان داد؟

در جای ديگری "سرلشگر کودتا"، چنين گفته است:
«احمدی نژاد اصلاح طلب است و حرف های نو زده است. «اقتصاد بايد زندگی محرومين را تامين کند،... بايد کشور را به سوی يکنواخت توسعه داد». بله، درست است، آقای احمدی نژاد گفت که پول نفت را سر سفره های مردم می آورد، اما ۲۵۰ ميليارد دلار پول نفت اين دوره چه شد؟ اين پول شايد با تمام پولی که از نفت در ۱۶ سال قبل از دولت احمدی نژاد دريافت شد بيشتر باشد، پس چطور ما چيزی از آن نديديم؟ آيا مردم حق ندارند بپرسند آن شعارهای قشنگ و نو چرا به نتيجه نرسيد و به نفله شدن پول نفت ۱۴۰ دلاری انجاميد؟
آقای فيروزآبادی، گفته:
«آفتی که امروز و در اين مقطع زمانی انقلاب را تهديد می ‏کند اين است که آمريکايی ‏ها پيام می ‏دهند و کسانی اينجا می ‏گويند ما پيام آمريکايی ‏ها را بررسی می ‏کنيم.»

آقای سرلشگر،اگر شجاعت داريد،صريح به مردم بگوئيد چه افرادی تقاضای مذاکره با آمريکا را در قبل از انتخابات داشتند؟چه کشانی از طريق کشور سوئيس برای آمريکا پيغام فرستادند که پيش از انتخابات مايلند که در مذاکرات با آنها شرکت کنند؟ البته اصل مذاکره همواره مثبت و مفيد است،اگر حاکمان کشور مثل شما "دروغگو" نباشند.
از ديگر فرمايشات "سرلشگر کودتاگر" چنين است:
{"سرلشکر حسن فيروز آبادی، رئيس ستاد کل نيروهای مسلح در خصوص گشايش سفارت اسرائيل در آذربايجان و ترکمنستان به مقام های اين کشور ها هشدار داد.
سرلشکر فيروز آبادی که صبح امروز شنبه در ستاد کل نيروهای مسلح سخنرانی می کرد، گفت که "برادران آذربايجانی بدانند اگر صهيونيست در کشورشان دفتر و سفارت بزند به نفع شان نيست."
اين مقام نظامی هشدار داد که در صورت گشايش سفارت اسرائيل در آذربايجان، ايران ديگر با آذربايجان «کاري» نخواهد داشت.
به گفته سرلشکر فيروزآبادی، گشايش سفارت اسرائيل در کشور های آسيای ميانه به معنای گشايش کانون «توطئه و فساد عليه مردم» در اين منطقه است.
وی همچنين گفت که آرامش ايران و کشور های همسايه، باعث «تشنج» در اسرائيل می شود و کشور های عربی، آسيای ميانه، اروپا و آفريقا و روسيه بايد در برابر «توطئه هاي» تل آويو برای برهم زدن آرامش جهان هوشيار باشند.
هشدار سرلشکر فيروز آبادی پس از آنکه الهام علی اف رئيس جمهوری آذربايجان از شيمون پرز، رئيس جمهوری اسرائيل برای سفر به اين کشور دعوت به عمل آورد، مطرح می شود.}
"کودتا چيان" اينگونه امر و نهی را"دخالت در امور ديگر کشورها" ارزيابی نمی کنند و اگر چناچه هر کشوری و يا حتی هر فردی در داخل و يا خارج از کشور بگويد،حقوق بشر را رعايت کنيد و يا دست از حمايت حزب الله لبنان و...... برداريد،اگر متهم به جاسوسی برای آمريکا متهم نشود، با پاسخ اينکه چنين مطالبی دخالت در امور داخلی کشور ايران می باشد،مواجه می گردد.

در زير، نظر شما را به نامه ای که از سوی "سرلشگر کودتا" به "رئيس دولت کودتا" نوشته شده است،جلب می کنم.

جناب آقای محمود احمدی نژاد
رئيس محترم جمهوری اسلامی ايران
افتخار ملت مسلمان و انقلابی ايران، دلير فرزانه ای مجاهد و صادقی خدوم است كه افتخار وی جلب رضايت خاطر ولی امر مسلمين و هويت او برخاسته از تاييد ملتی است كه چونانی هم او را لياقت بخشيده و در كنارش طی طريق كرده اند.
افتخار ملت قهرمان و انقلابی ايران، بهره مندی از خدمتگزارانی پاك نهاد و مومن است كه با مجاهدت خالصانه و داهيانه خود، اين كشور را به سمت قله رفيع سعادت و عزت رهنمون می سازد.
افتخار ملت ولايت ‏مدار و انقلابی ايران، اتكا و اطمينان به تلاش و پايمردی كسانی است كه معنای خدمت صادقانه را در لوای پيروی از ولايت فقيه دنبال می كنند و با اعتقاد به نصرت الهی، ميراثی ديرين و ماندگار را زير نام نورانی امام خمينی (ره)در تاريخ ايران زمين به ثبت رسانده اند.
افتخار ملت شهيدپرور و انقلابی ايران، حمايت از دلاور مردان شجاع و با صلابت است كه همچون بنيانی مرصوص، مديريتی راهبردی و قاطعانه را در مسير اعتلای تمدن پر افتخار كشور ترسيم و تصوير نموده اند و در اجرای آن جوانمردانه و با عمل انقلابی جهاد نموده اند.
افتخار ملت بسيجی و انقلابی ايران، داشتن مديران فرهيخته و متعهد است كه بر كرسی مديريت كشور قرار گرفته و در تمامی فراز و فرود تمدنی آن، جز به استقلال و سربلندی اين ملت در پناه دين و ارزش های الهی نيانديشيده  و نام خود را در تمسك به ولايت، در تاريخ جاودانه ساخته اند...
آيا حضورعريان نظاميان خصوصأ رئيس ستاد نيروهای مسلح در مسائل سياسی کشور مفهومی به غير از" کودتای انتخاباتي" دارد؟
به باور من حضور نظاميان در عرصه بين المللی يک پيام بيشتر ندارد:
"جهانيان بدانند ما نظاميان بايد در ارتباط با مسائل مربوط به ايران تصميم گيری نمائيم."
(پايان)
جولای ۲۰۰۹
------------------------------------
*متن کامل نامه دبيرکل حزب اعتمادملی به رئيس ستاد کل نيروهای مسلح به اين شرح است:
سردار سرلشگر بسيجی جناب آقای دکتر سيد حسن فيروزآبادی
رياست ستاد کل نيروهای مسلح

با سلام
مطالب جنابعالی را در روزنامه ‏ها خواندم. قاعدتاً شما هم با من هم عقيده هستيد که اگر کسی تنها به منافع شخصی و حزبی خود بيانديشد نبايستی از انعکاس ديدگاه ‏های شما ناراحت باشد زيرا قطعاً اين سخنان بر ميزان آرای رقبای دولت فعلی خواهد افزود. اما چه کنم که تعهد به حيثيت نظام به اين حقير اجازه نمی ‏دهد که تنها به منافع شخصی و حزبی بيانديشيم و شاهد خدشه به جايگاهی باشم که بايستی بسيار محترم باقی بماند.

آقای فيروزآبادي
در ماه ‏های گذشته که سخنان برخی فرماندهان نظامی و موضع ‏گيری صريح بعضی از آنان نسبت به جريان ‏های سياسی کشور را می ‏شنيدم و می ‏خواندم با خود فکر می ‏کردم که اگر اين روند متوقف نشود شکايت از اين قانون شکنان را نزد جنابعالی بياورم که امين رهبری معظم و فرماندهی کل قوا هستيد اما امروز که شما "رياست ستاد نظاميان دخالت کننده در انتخابات" را به عهده گرفته ‏ايد، شکايت به کجا برم؟
تصور من و دوستانم بر اين بود که شما و ساير کسانی که همواره بر تبعيت بی ‏چون و چرا از رهبری تاکيد می ‏کنيد بيش از ديگران توصيه ‏های ايشان برای عدم تخريب در انتخابات را مورد توجه قرار خواهيد داد. به ‏خصوص با توجه به شرايط حساس فعلی که حضور بانشاط همه نحله ‏های فکری و سياسی در انتخابات و تشويق عمومی برای مشارکت حداکثری مردم در انتخابات بايستی دغدغه همگانی باشد. تصور می ‏کردم مدعيان پيروی از رهبری و داعيه ‏داران دلسوزی برای نظام، بيش از ديگران مراقبت خواهند کرد که رفتارهای حذفی به حداقل برسد، اما ظاهراً تصور اينجانب از برخی وفاداری ‏ها و پايبندی ‏ها دقيق نبود.
جناب آقای فيروزآبادی؛ شما به گونه ‏ای سخن گفته ‏ايد که قرار است انتصابی صورت گيرد و مردم فهيم ايران، نقشی در تعيين رئيس ‏جمهور ندارند و يا آنکه اکثريت مردم قادر به تشخيص واقعيت ‏ها نيستند و ارائه رهنمودهای حضرتعالی برای تشخيص "رئيس ‏جمهور مناسب" ضروری است، اما حال که خود را متخصص تشخيص تناسب ‏ها می ‏دانيد اجازه دهيد از باب هم ‏فکری، نمونه ‏های ديگری از عدم تناسب ‏ها را نيز به شما يادآوری کنم.
حضرتعالی از عدم تناسب افراد "مسن" برای حضور در جايگاه رياست جمهوری سخن گفته ‏ايد. شايد حق با شما باشد، اما به نظر شما "پيرجسمي" زيان بيشتری برای اين جايگاه رفيع دارد يا "پيرحافظه ‏گي"؟ آيا نديده ‏ايد و نشنيده ‏ايد که عده ‏ای به سرعت، وعده ‏های قطعی خود در انتخابات گذشته را فراموش کردند و حتی آنها را تکذيب کردند؟ آيا به نظر شما، تنها استانداردهای لازم ‏الاجرا در احراز بعضی مسئوليت ‏ها، محدوده سنی می ‏باشد که رعايت آن، تنها راه پيروزی کانديدای مورد نظر جنابعالی است؟ آيا ظواهر و بعضی سخنان حضرتعالی، مطابق استانداردهای ضروری برای احراز يکی از عالی ‏ترين جايگاه ‏های نظامی کشور -از جمله بی ‏طرفی در مسائل سياسی و چابکی و تحرک- می ‏باشد؟

جناب آقای فيروزآبادی
حضرتعالی در سخنرانی اخير خود نکاتی را از دوران مبارزات و همراهی با کمونيست ‏ها و دارندگان مرام ‏هايی غير از مسلمانی بيان کرده ‏ايد، پس مشخص می ‏شود که بحمدالله حافظه شما فعال است و خداوند بزرگ شما را در يادآوری گذشته ‏های دور يادآوری می ‏کند. پس چگونه است که سخنان شفاف و حکيمانه بنيانگذار فرزانه انقلاب که جايگاه همه ما و شما مديون تدابير اوست - در خصوص عدم دخالت نظاميان در بحث ‏های سياسی را فراموش نموده ‏ايد؟ شما اگر بخواهيد، قطعاً به ده ‏ها نمونه از توصيه ‏های اکيد حضرت امام(ره) دسترسی داريد. اما برای آن که مخاطبان سخنان شما راه را گم نکنند چند نمونه از آنها را يادآوری می ‏کنم:
۱-"اصل وارد شدن در حزب برای ارتش و سپاه پاسداران جايز نيست. به فساد می ‏کشد اينها را. گروه فاسد که انشاءالله وارد نمی ‏شويد. گروه ‏های بسيار خوب هم وارد نشويد" [پايان فرمايش امام]
شايد بگوييد ما در هيچ حزبی وارد نشده ‏ايم. اما آيا هيچ کار حزبی بالاتر از آن نيست که رئيس ‏جمهور آينده را تعيين و برای ورود بعضی افراد به انتخابات، شرط و شروط تعيين کنيد؟ مگر کشور، قانون ندارد که شما از شرايط سنی انتخاب ‏شوندگان سخن می ‏گوييد و چهار ماه قبل از انتخابات، به صورت قاطع از اشتباه بودن تلقی کسانی سخن می ‏گوييد که گمان می ‏کنند دوره يک رئيس ‏جمهور به پايان رسيده است؟
۲-برای سپاهی ‏ها جايز نيست که وارد بشوند به دسته ‏بندی و آن طرفدار آن يکی، آن يکی طرفدار آن يکی، به شما چه ربطی دارد که در مجلس چه می ‏گذرد؟ در امر انتخابات مجلس باز هم به من اطلاع دادند که بين سپاهی ‏ها باز صحبت است. خوب انتخابات در محل خودش وارد می ‏شود. به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پيدا کنند؟ برای سپاه جايز نيست. برای ارتش جايز نيست. سپاهی را از آن تعهدی که دارد و از آن مطلبی که به عهده اوست باز می ‏دارد و همين طور ارتش را ... ما بايد فکر کنيم که اين مطلبی که می ‏خواهيم بگوييم آيا به صلاح کشورمان هست؟» {پايان فرمايش امام}]

جناب آقای فيروزآبادی!
در خاتمه به شما يادآوری می ‏کنم که يکی از تبليغات هميشگی دشمنان در خارج و نگرانی ‏های بعضی از مردم در داخل، احتمال دخالت عناصر با نفوذ در روند انتخابات است. آيا گمان نمی ‏کنيد که سخنان اخير شما و موارد مشابه آن، هم خوراک کافی برای دشمنان درست می ‏کند و هم بعضی از آحاد مردم را از تأثيرگذاری رأی خود نااميد می ‏کند؟
اميدوارم همه ما بيش از آن که براساس حب و بغض ‏ها سخن بگوييم به کلام امام بيانديشيم که "آيا اين مطلبی که می ‏خواهيم بگوييم به صلاح کشورمان است"؟
برای شما توفيق آرزو می ‏کنم.
مهدی کروبی