ژان زيگلر، نويسنده و تحليلگر برجسته ی جهانی،
و عضو کميته ی مشورتی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، در مقاله ی
تازه ی خود، ناگفته هايی را از جنايات اخير اسراييل در غزه فاش
کرده است؛ و همچنين احتمالات و چگونگی و کم و کيف کشانيدن دست در
کاران اين جنايات را در برابر دادگاه های بين المللی مورد بررسی
قرار داده است.
اين مقاله ی تکان دهنده، به اندازه ی کافی افشاگر چهره ی دولت نسل
کش اسراييل هست. همانطور که افشاگر چهره ی کارگزاران ايرانی اين
دستگاه جنايت و خون، که اينک ديگر در پی حذف شدن کسانی که گويا
قرار بود اين ها را در تجاوز به ايران مورد استعمال قرار دهند از
مواضع اصلی تصميمگيری در آمريکا، تنها قيّم و پشتيبان واقعی خود را
اسراييل و گروه های فشار آن در سراسر جهان می بييند، و از همين رو
بخش عمده يی از نيرويشان را بر دو محور زير متمرکز کرده اند:
ـ دفاعی جلوه دادن تجاوز اسراييل به غزه، با «جنگ نيابتی» ناميدن
دفاع مقاومت فلسطين از مردم خود. آن هم بعد از خويشتنداری استثنايی
اين مقاومت در برابر تحريکات شبانه روزی و مستمر اسراييل. جنگی به
نيابت از طرف رژيم ايران که به مقاومت فلسطين دستور داده است که آن
را به راه بياندازد! اينطور راحت می توان جاسوسی برای سازمان های
اطلاعاتی و نظامی اسراييل و آمريکا را، و شناسايی ها، و تحويل دادن
نيرو های مقاومت در خاورميانه به آن ها برای قطعه قطعه شدن و به
قتل رسيدن در شکنجه گاه ها را، مبارزه با رژيم ايران (به نزد
ابلهان) و جلوگيری از «رشد تروريسم و بنيادگرايی در منطقه» (به نزد
از ما بهتران) معرفی کرد...
ـ هجوم بی دليل و بی بهانه و دسته جمعی به آن افراد و سايت های
اپوزيسيون که «ادا های ضد صهيونيستی در می آورند و عربده های ضد
امپرياليستی می کشند»، و به عنوان «اعضای جبهه ی متحد ارتجاع»،
چراغی می افروزند و نمی گذارند که اينان در تاريکی، دست و پای
فلسطينی و لبنانی و عراقی را بگيرند تا آمريکا و اسراييل سر از تن
آن تروريست ها جدا کنند و بعد هم به سراغ مردم ايران بيايند...
سخن در اين باره بسيار است؛ و شواهد بر اين واپسين خيانت ها به
عنوان واپسين شانس های قطعاً موهوم نيز فراوان در فراوان...
۲۵ اسفند ۱۳۸۷
۱۵ مارس ۲۰۰۹
از ۲۷ دسامبر ۲۰۰۸ تا ۲۲ ژانويه ۲۰۰۹ نيروی هوايی، نيروی زمينی،
توپخانه، و تانک های اسراييلی، «گتو» يی با جمعيت فوق متراکم به
نام غزه را خُرد و خمير کردند.
نتيجه:
بيش از هزار و سيصد کشته، و بيش از شش هزار انسان کاملاً لت و
پارشده، دست و پا قطع شده، فلج شده، و سوخته که اکثريت کلان آن ها
افراد عادی و مخصوصاً کودکان هستند.
سازمان ملل متحد، سازمان عفو بين الملل، و صليب سرخ جهانی، بر
تعداد بی شماری جنايت جنگی انجام شده به وسيله ی ارتش اسراييل در
اين تهاجم گواهی داده اند. و روشنفکران اسراييلی شجاعی چون گيدن
لوی، ميشل وارشاوسکی، ايلان پاپه، به شدت و با خشم بسيار عليه
بمباران بيمارستان ها و مدرسه ها و محلات مسکونی مردم غزه فرياد
برآورده اند.
در ۱۲ ژانويه در محل «خانه ی ملل» در ژنو، شورای حقوق بشر سازمان
ملل متحد، به منظور بررسی قتل عام در حال انجام در غزه، يک جلسه ی
فوق العاده تشکيل داد. ادعانامه ی بسيار دقيق و مستدل نماينده ی
الجزاير، در اين جلسه، به شدت چشمگير بود.
اما نمايندگان اتحاديه ی اروپا از امضای قطعنامه ی محکوم کردن
اسراييل اجتناب کردند. چرا؟ رژی دبره می نويسد: «آن ها فقط کاسک
هايشان را از سر برداشته اند. اما در آن زير، در کلّه هايشان،
همچنان همان استعمارگرانی هستند که بودند.». وقتی که تجاوزگر،
اسراييل است و قربانی او عرب، اين يک واکنش طبيعی است.
اسراييل، چهارمين صادر کننده ی جهانی سلاح است. و اين بار هم مشابه
مورد تجاوز به لبنان در سال دوهزار و شش، تازه ترين سلاح های
آزمايش نشده ی خود را با به کارگيری آن ها در غزه، بر سرمردمان غزه
و خانه ها و تأسيسات فلسطينی ها تست کرد.
به عنوان مثال:
يکی از سلاح های کاملاً جديد و استثنايی اسراييل DIME نام دارد که
مخفف Dense Inert Metal Explosive است. اسراييل در تجاوز اخير خود
به غزه، اين سلاح را نيز مورد آزمايش قرار داد. با استفاده ی از آن
برای به قتل رسانيدن و تکه پاره کردن ساکنان کمپ های پناهندگی با
آن همه جمعيت متراکم در هر کمپ.
توپ های کوچک کربنی، که درون خودشان آلياژی حمل می کردند از
تونگستن [نوعی فلز از جنس کروم ـ م]، کبالت، نيکل و يا آهن.
اين توپ های کوچک، خاصيت انفجاری فوق العاده استثنايی و مهيبی
دارند، و در فاصله ی ده متری به قطعات مختلف تقسيم می شوند.
به گزارش روزنامه ی لوموند در شماره ی ۱۳ ژانويه ی خود، يک پزشک
نروژی که در محل حاضر بود، در باره ی کارکرد اين سلاح جديد چنين
توضيح می دهد:
«در فاصله ی دو متری، انسان ها را از وسط، دو شقّه می کند. و در
فاصله ی هشت متری، پاهای انسان ها را از بدنشان جدا می سازد، و
آنچنان می سوزاندشان که گويا هزاران سوزن بر تنشان وارد شده است.».
اسراييل در غزه، همچنين کاربرد خمپاره های تازه يی را تست کرد.
خمپاره های نوينی حامل فسفر سفيد. اين خمپاره های جديد فسفری،
قربانيان را دچار سوختگی های بسيار مخوف می کنند.
همه ی اين سلاح های جديد، به زودی از طرف اسراييل به بازار های
فروش سلاح در جهان صادر خواهند شد با اين يادداشت توضيحی: «...
توانمندی اين سلاح، در غزه تست شده است و به اثبات رسيده است.».
از طرف ديگر، در جهت مقابل و مکمل تست کردن سلاح های جديد، بمباران
غزه به وسيله ی اسراييل، در خدمت «تهی کردن انبار» سلاح های قديمی
نيز بود. از بين بردن اين سلاح ها در خود اسراييل با استفاده از
تکنيک خاص اين کار، به قيمت گران تمام می شد و هزينه ی زيادی برای
دولت داشت.
اهود باراک، انبار های سلاح های از دور خارج شده ی خود را بر سر
پناهندگان فلسطينی تخليه کرد، و توانست اسراييل را از مخارج از بين
بردن اين سلاح ها خلاص کند.
«قرارداد» ۱۹۹۸ رم، که منجر به تولد دادگاه بين المللی جنايات جنگی
و جنايت عليه بشريت شد، تعريف هايی بسيار دقيق از مفاهيم و مصاديق
جنايت جنگی، و از مفاهيم و مصاديق جنايت عليه بشريت، ارائه داده
است.
خانواده های بی سلاح فلسطينی را آشکارا و متعمدانه و دقيق و مشخص
شده، نشانه گرفتن و به قتل رسانيدن، بمباران کردن بيمارستان ها و
مدارس و آمبولانس ها، محروم کردن مردم عادی از خورد و خوراک و
تغذيه، اعدام های بدون محاکمه... اين ها همه مطابق تعريف دادگاه
جنايی بين المللی، به عنوان جنايت جنگی، و به عنوان جنايت عليه
بشريت، طبقه بندی شده اند.
چگونه می توان اين جنايات را مجازات کرد؟
دادستان عمومی دادگاه، تا چندی پيش ـ تا روز بيستم فوريه ـ ۲۲۱
شکايت [در ارتباط با جنايات اخير اسراييل در غزه ـ م ] دريافت کرده
بود.
اينطور نيست که اين شکايات تنها از ناحيه ی خانواده های قربانيان،
به دادگاه فرستاده شده باشد. از «ان جی او» های فلسطينی گرفته تا
«ان جی او» های خارجی و به خصوص فرانسوی نيز چنين کرده اند.
سازمان وحدت يهودی فرانسه برای صلح هم در همين زمينه عليه اسرايييل
به دادگاه جنايی بين المللی اعلام جرم کرده است.
ولی مشکلی در کار وجود دارد: دادستان عمومی فقط می تواند به شکايات
مربوط به تابعان کشوری رسيدگی کند که امضاء کننده ی قرارداد ۱۹۹۸
رم هستند. و اين در حالی است که اسراييل حاضر به امضای اين قرارداد
نشده است، و حکومت خودمختار فلسطين نيز [تحت اداره ی رسمی محمود
عباس] اين قرارداد را امضاء نکرده است.
اما برای حل اين مشکل، راهی هم هست:
شورای امنيت سازمان ملل متحد، از موقعيتی برخوردار است که بتواند
خودش پرونده يی را در اين زمينه بگشايد، و اين پرونده را به دادگاه
بين المللی جنايات جنگی و جنايت عليه بشريت بفرستد.
طبيعی است که اين تهديد وجود دارد که آمريکا از حق وتو ی خود
استفاده کند. اما همه چيز
به سازماندهی و انسجام و تحرک مردمان سراسر جهان بستگی دارد.
اگر اين سازماندهی و انسجام و تحرک، نيرومند باشد، وتو کردن برای
آمريکا غير ممکن خواهد بود.
--------------------------------
عنوان اصلی مقاله:
Crimes de guerre : la tâche de la société civile
اين مقاله در منابع معتبر متعدد فرانسوی زبان منتشر شده است. برای
نمونه :
www.info-palestine.net/article.php3?id_article=6252
٭ «گتو» کلمه يی است ايتاليايی،
بيشتر به معنای محله ی سکونت يک اقليت نژادی. اين کلمه، اما
معمولاً در مورد محلاتی به کار می رود که نازی ها يهوديان را به
زور در آن اسکان می دادند. به کار بردن اين کلمه از طرف ژان زيگلر (و تعداد بسياری از نويسندگان) در مورد غزه، به منظور مقايسه ی
رفتار دولت اسراييل با رفتار نازی هاست.
٭٭ راقم اين سطور، درحد لازم، و از
زبان نويسندگان و روزنامه نگاران و تحليلگران معتبر و فوق معتبر جهانی،
مربوط به افق های متفاوت فکری و سياسی، اسراييلی و غير اسراييلی، و
... هم به نقش آغازکننده ی اسراييل در تهاجم اخيرش به غزه که در
فاصله يی کمتر از يک سال از تهاجم قبلی انجام گرفته است، و کم و
کيف و دلايل آن پرداخته است، و هم به مسائل متعدد ديگری در ارتباط
با اين تجاوز برنامه ريزی شده.
برای راحت تر شدن کار، خواننده را به خصوص به دو مقاله ی زير، و
پانويس ها و لينک های متعدد آن ارجاع می دهم:
استريپ تيز مکتب «انسان دوستان» در تهاجم اسراييل به غزه
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar08/gaza-ensan.html
غزه، و هفت پرسش و پاسخ در باب راست و دروغ مدعيان
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar08/haft-porsesh.html
و همچنين به دو مطلب از جان پيلجر و پروفسور ايلان پاپه، به ترجمه
ی همين قلم:
گفتگوی ايل مانيفستو با ايلان پاپه، از «تاريخ نويسان نوين»
اسراييل
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar08/pappe-manifesto.html
هولوکاستی که انکار می شود؛ و سکوت آنان که حقيقت را می دانند ـ
جان پيلجر
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar08/pilger-sokoot.html
٭٭٭ در مورد مأموريت های واگذار شده
به خدمتگزاران اسراييل در ايران (به طور خاص) بايد جداگانه و به
تفصيل نوشت. اما علی الحساب خواندن افشاگری عام روزنامه های
هاآرتص، ژروزالم پست و لوموند، در مقاله ی جمعيت فرانسوی bellaciao
تا حدودی روشنگر است: استراتژی و تاکتيک جديد اسراييل
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar08/bellaciao.html