دو کفتر سفيد
بر روی بام.
در پهنه ی غروب
خورشيدِ سرخفام
در کوچه
پشت در
با گام های تند
يک رهگذر
صد پنجره
دو دو به سوی هم
تلخ و عبوس
بسته به روی هم
یک ميز وصندلی
يک کاغذ سفيد.
بغضی شکسته و
خودکار ِ ناپديد
آنجا
در لای خاطرات
تصوير تو
مغشوش و مات
اينجا
در پيش روی من
يک روح در به در
بيرونِ تن
۱۴ آبان ۱۳۹۲