آن می تواند
تکرار یک ملالِ همیشه:
یک درد باشد
( ـ و یا حتّی ـ
ترانه یی ولگرد باشد.)
اما
من واژه های ماه مِه ام را
در لابلای آن
(یا
ترکیب چندپاره
از یک هجای آن)
خواهم جُست
و کاملاً
در روغن و زغال و زباله
بنزين و دود و دوه و گازوئیل
خواهم شست
آن وقت:
خواهم آمد و در خواهم زد
(نه با زبان خوش
با بیل و با کلنگ و تبر
خواهم زد)
و شعر
ـ شعر خيس خودم را ـ
پرتاب خواهم نمود
بر روی و موی و پیرهن و کت
یا پشم و ریش و کفش و عبا و قبايتان
(یعنی:
در هر قیافه یی که شما باشيد
بر
سر
تا به پایتان)
٭
آن می تواند
باشد ( ویا نباشد حتی)
یک درد
يا که:
ترانه يی ولگرد.
اما
شعر و شعار من
(بهتر بگویم:
تکنیک کار من)
بی بیم شکل، فرم، وَ یا تصویر
(حتی
ترتيب، تربیت، ادبِ تعبير
بی اختيار
(بیرونِ هر مدار)
تغيير ميکنند در آن، هرسال
این ماه، بار ها
تا جاشود برای شما باز
اِی
بیرونِ هرچه ـ هرچه که تعريف است ـ
در نقد و بررسیّ و تجزیه و تحليل
(اِی
اعجوبه های در هم و هردمبيل)
دزدان ارث گرگ:
کفتار ها!
ای مبتذل ترين
مضحک ترين
خرده و یا کلان
(یا:
اصلاً نه اين نه آن ـ)
سرمايه دار ها!
ارديبهشت ۱۳۶۷
مِه ۱۹۸۸
٭ در همين رابطه:
باور کنيم، فصل، ورق خوردهَ سْت!
www.ghoghnoos.org/honar/honarg/honarg01/bavar.html